Sunday, December 23, 2012

اکثر انسان ها اول تصمیم میگیرند و باد دنبال دلیل میگردند . این رو ما به عنوان مکانیسم دفاعی  میشناسیم ،

Thursday, December 20, 2012

What goal requires to be reached:

1) Strategy : All the ways that connect us to the goal
2) Plan : Select the best alternative way
3) Program : Provide a time table for the plan and schedule the activities and milestone.

Monday, December 17, 2012


Monday, December 10, 2012

Plausibility

 همیشه این جمله که انسان واقیت رو تغیر میده برای اینکه به خودش احساس سکوریتی  و امنیت بده رو بخودم تکرار میکنم . این سری برخورد  کردم به  منطق ایمپلیکاشون  لارسون  و گردل  توفازی . دیدم تو علم هم وقتی پدیده یه قابل تفسیر نباشه ما قوانین رو تغیر میدیم تا بتونیم یه تفسیر منطقی از توش استخراج کنیم . به  نظر میرسه منشا اوتوپیسم در ادیان و ایدولوجی ها همین هسه ترس بشر باشه. به  این مانی که بشر به این معنی  که نمیتونه با مفاهیم غیر باینری راحت کار کنه و خروجی   این  مدل ها شفاف  و کرایسپ   نیستند که بشه به راحتی بینا ری  باهاش برخورد کرد. یعنی ما برامون خیلی راحتره که همیشه یه مجموعه یه رو به صورت مکمل مجموعه  دیگه تعریف کنیم، 

p1+p2=1 so  p1= 1-p2 ,  then if P1 = true  then P2 is wrong. 

تئوری  دمستر-شیفر که در مورد پلازیبیلیتی   شواهد صحبت میکنه مجموع ها رو مکمل همدیگه نمیدونه 


Plausibility = 1- PL(Not P ) 

ولی بشر چون نمیتونه با این مفاهیم برخورد کنه میاید و به صورت ٠ و ١ برخورد میکنه، . باره همین اگه یه چیز حلال ، دیگه نمیتونهه حرام  باشه. اگه در یه مجموعه  یه ایده ای  خوبه ، حتمن تو مجموعه دیگه  اون ایده خوبی  نیس . . به همین دلیل اتوپیست وایده ال گرآی رشد میکنه  و از درون اتوپیست رادیکالیسم رشد میکنه.  اگه حالا یکی بیاد و یه هس امنیت نسبت به افراد بده ، اون افراد بدونه در نظر گیری  قدرت شواهد ، چون هس امنیت بهشون داده شده کاملا اون   مساله رو میپذیرند.
در حقیقت اوتوپیسم ، همزاد  رادیکالیسم  فقط در یه یک فضای جدید. . به همون میزان که که شخص اول با یک مساله  به گونه اتوپیست  برخورد مکنه ، از نقطه نظر فرد دیگه با همون مشخصات به همون میزان به صورت رادیکالیسم  برخورد میکنه. بنا بر این افراد به میزان  توانائی در تعامل کردن با متغیر های غیر ٠ و ١ قابلیت های خودشون رو بروز میداند . 

Sunday, December 2, 2012

ندونم کاری

یه سری افراد یه خاصیتی دارند میتونند با ندونم کارهاشون شما رو ا یه مدتی در فضای آدرنالین  و دوپامین سرگردان کنند  ، البته خیلی به آدرنالین نزدیک بودیم.  
آدرنالین
دوپامین
سروتونین
اکسیتوسن
 واسوپرسین

Friday, November 30, 2012

Let me tell you something you already know. The world ain't all sunshine and rainbows. It is a very mean and nasty place and I don’t care how tough you are, it will beat you to your knees and keep you there permanently if you let it. You, me, or nobody is gonna hit as hard as life.But it ain't about how hard you hit;it’s about how hard you can get hit, and keep moving forward. It’s How much you can take, and keep moving forward. That’s how winning is done.

The joy of life lies in its margin.


Tuesday, November 20, 2012

‎4Ls

There are certain things that are fundamental to human fulfillment. The essence of these needs is captured in the phrase:

a) to live: The need to live is our physical need for such things as food, clothing, shelter, economical well-being, health.

b) to love: The need to love is our social need to relate to other people, to belong, to love and be loved.

c) to learn: The need to learn is our mental need to develop and grow.

d) to leave a legacy: The need to leave a legacy is our spiritual need to have a sense of meaning, purpose, personal congruence, and contribution.

( Steven Covey)

Monday, November 19, 2012

لطفآ در این مکان نصب شود 2

به دلیل برخوردار بودن از حمایت خانواده ارزش دوستی را نمیداند  
خواهد فهمید، وقتی دیگر رمقی  برای دوستی نیست 


Tuesday, November 13, 2012

ناظری - زندگی زیباست - هوشنگ ابتهاج

http://www.youtube.com/watch?v=9oN8GIdnNQI

از نامه های بابا لنگ دراز به جودی ابوت:


جودی! کاملا با تو موافق هستم که عده ای از مردم هرگز زندگی نمی کنند و زندگی را یک مسابقه دو می دانند و می خواهند هرچه زودتر به هدفی که در افق دوردست است دست یابند و متوجه نمی شوند که آن قدرخسته شده اند که شاید نتوانند به مقصد برسند و اگرهم برسند ناگهان خود را در پایان خط می بینند. درحالی که نه به مسیر توجه داشته اند و نه لذتی از آن برده اند.
دیر یا زود آدم پیر و خسته می شود درحالی که از اطراف خود غافل بوده است. آن وقت دیگر رسیدن به آرزوها و اهداف هم برایش بی تفاوت می شود و فقط او می ماند و یک خستگی بی لذت و فرصت و زمانی که ازدست رفته و به دست نخواهد آمد. ...
جودی عزیزم! درست است، ما به اندازه خاطرات خوشی که از دیگران داریم آنها را دوست داریم و به آنها وابسته می شویم.
هرچه خاطرات خوشمان از شخصی بیشتر باشد علاقه و وابستگی ما بیشتر می شود.
پس هرکسی را بیشتر دوست داریم و می خواهیم که بیشتر دوستمان بدارد باید برایش خاطرات خوش زیادی بسازیم تا بتوانیم در دلش ثبت شویم.
دوستدارتو : بابالنگ دراز

قسمت جذاب زندگی تو حاشیه های زندگی اش

زندگی زیباست


زندگی زیباست ای زیبا پسند


زنده اندیشان به زیبایی رسند



آنقدر زیباست این بی بازگشت



کز برایش میتوان از جان گذشت



مردن عاشق نمی میراندش



در چراغ تازه می گیراندش



باغها را گرچه دیوارو در است



از هواشان راه با یکدیگر است



شاخه ها را از جدایی گر غم است



ریشه هاشان دست در دست هم است



امیرهوشنگ ابتهاج 

دلیل احترام


بعضی  وقتا انسان با یک تخیل و رویائی پیش میرید   و وقتی که واقیت محکم جلوی شما ایستاد اون    موقع اون رویا رو تغیر میدید.  
مادامی که انسان فک کنه دیگران از اون  خوشهشون میاد خطری اون رو تهدید نمیکنه ، این دقیقن همون چیزیه که مردم به احترام اهمیت میدن ، چون فکر میکنن وقتی مردم احترام بهشون میزارند ناسزا بهشون نمیگند واون  یه نو سپری است برای احساس آرامش . به همین دلیل که انسان ها به همون میزان که نگران ترند به این اداب و مراسم و مناسک بیشتر اهمیت میدادن 

Be more concerned with your character than your reputation, because your character is what you really are, while your reputation is merely what others think you are. 
John Wooden 

Monday, November 5, 2012

The person with the least to lose is in charge in a negotiation or relationship.

Power may arise...

1. Competition
2. Risk taking or flair
3.Expertise
4. Morality
5. Deal with the people their own frame of reference.
6.Don't lie, just be evasive at most ; Honestly is the only defensible policy

and finally remember your gonna make horrible decision if you feel over confident.

Sign of liers

When people offer too much explanation, they might have reason. They don't usually do that for practicing. Probably they are gonna convince you or they are gonna make you believe a thing they like. People don't put too much words for no reason.

Remember things doesn't exist except in writing.

Life is negotiation & competiion

The only things you should do when your meets are not met is to increase the regret matrix for the other side. Let her/him to pay the higher price if she/he is gonna lose you. Respect the your opponent idea, but don't let her/him to believe just  hoping  the things stay the same , is gonna work. Don't leave anything fuzzy and remember things doesn't exist except in writing. Get somebody that has authority to negotiate.

Friday, November 2, 2012

You'll be unbeatable

عزیزم  اینو تو کله ات  فرو  کن : 

جلوی  ادب و  اخلاق ، علم ( General Knowledge ) و موفقیت (Your Specialization )  نمیشه مقاومت کرد 

Tuesday, October 23, 2012

زندگی ، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند


شب آرامی بود
می روم در ایوان، تا بپرسم از خود

مادرم سینی چایی در دست
گل لبخندی چید ،هدیه اش داد به من


خواهرم تکه نانی آورد ، آمد آنجا
لب پاشویه نشست
پدرم دفتر شعری آورد، تکيه بر پشتی داد
شعر زیبایی خواند ، و مرا برد،  به آرامش زیبای یقین

با خودم می گفتم
زندگی،  راز بزرگی است که در ما جاریست
زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست
زندگی ، آبتنی کردن در این رود است
وقت رفتن به همان عریانی؛ که به هنگام ورود آمده ایم
دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد؟
هیچ!!!
زندگی ، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند
شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری
شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت
زندگی در همین اکنون است
زندگی شوق رسیدن به همان
فردایی است، که نخواهد آمد

تو نه در دیروزی، و نه در فردایی
ظرف امروز، پر از بودن توست

شاید این خنده که امروز، دریغش کردی
آخرین فرصت همراهی با، امید است
زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک
به جا می ماند

زندگی ، سبزترین آیه ، در اندیشه برگ
زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود
زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر
زندگی، باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ
زندگی، ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق
زندگی فهم نفهمیدن هاست
زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود
تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست
آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست
فرصت بازی این پنجره را دریابیم
در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم
پرده از ساحت دل برگیریم
رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم
زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است
وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست
زندگی، شاید شعر پدرم بود که خواند
چای مادر، که مرا گرم نمود
نان خواهر، که به ماهی ها داد
زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم
زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت
زندگی ، خاطره آمدن و رفتن ماست
لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست
قدر این خاطره را دریابیم

Faramarz Aslani, Ghadim

Faramarz Aslani

Monday, October 22, 2012

Main Threat to Epistemology

Always there has been threat that "The more you add, the more you distort the reality "

Friday, October 12, 2012

تنها نفسی با تو نشستن هوسم بود

میخواهم  و میخوستم  تا نفسم بود                            میسوختم از حسرت و عشق تو بسم بود 
عشق تو بسم بود  که این این شعله بیدار                    روشنگر شب های بلند قفسم بود 
ان وقت که گریزنده دمی آمد و بگذشت                      غم بود که پیوسته نفس در نفسم بود،  
غم بود که پیوسته نفس در نفسم بود، 
دست من و آغوش تو هی هات  که یک عمر              تنها نفسی با تو نشستن هوسم بود ،
  تنها نفسی با تو نشستن هوسم بود 
سیمای مسیحائی  اندوه تو ای عشق                          در غربت این مهلکه فریاد رسم بود
لب بسته و پر سوخته از کوی تو رفتم                       رفتم به خدا گر هوسم بود، بسم بود 

Prestige and Prejudice

Prestige is always companies with Prejudice but it never can distort the people's judge about something in long run.

پرستیژ منجر به پیشداوری میشه ، ولی تاثیری در داوری  و قضاوت افراد نداره 

Thursday, October 11, 2012

Gödel's first incompleteness theorem

Gödel's first incompleteness theorem first appeared as "Theorem VI" in Gödel's 1931 paper On Formally Undecidable Propositions in Principia Mathematica and Related Systems I.
The formal theorem is written in highly technical language. The broadly accepted natural language statement of the theorem is:
Any effectively generated theory capable of expressing elementary arithmetic cannot be both consistent and complete. In particular, for any consistent, effectively generated formal theory that proves certain basic arithmetic truths, there is an arithmetical statement that is true,[1] but not provable in the theory (Kleene 1967, p. 250).

Tuesday, October 9, 2012

Few Facts

1.We tend to stigmatize the mistakes
2. People tends to be more worried about losing more than gaining more.
3. Always there has been threat that "the more you add, the more you distort the reality "

People can be Rational and Crazy

What is rationalization ?
 Do something which is consistent with your goals and reasoning through your decision.  You have goal and you take action to pursue it . But what if you are crazy ?  So you can be rational and crazy.

 John Nash said, you are rational if you are selfish .

Monday, October 8, 2012

We like security

We like security, that's why we try to change the things to a believable matters which are kinda fix and not too much dynamic.

Sunday, October 7, 2012

Yes, Indeed

We don't pick who we fall in love with and it never happens like it sounds .

Saturday, October 6, 2012

"Top Ten Problems of Humanity for Next 50 Years"

 His list in order of priority is:
  1. Energy
  2. Water
  3. Food
  4. Environment
  5. Poverty
  6. Terrorism & war
  7. Disease
  8. Education
  9. Democracy
  10. Population


Dr.Richard Smalley

Saturday, September 29, 2012

Three Important components of succuess

  1. Knowledge
  2. Principle
  3. Communication

جعبه شکلات


مامان همیشه میگفت: "زندگی مثل یه جعبه شکلات شانسیه، هیچوقت نمیدونی چی 
گیرت میاد
!"
فارست گامپ

Thursday, September 20, 2012

رفتن را برای رسیدن آغاز باید کرد



رفتن را برای رسیدن آغاز باید کرد
نه از برای جدایی.
در را برای آمدن باید پنداشت
نه از برای رفتن
از سنگ استواری باید گرفت 
نه طاقت دل اورا
از دوست برای دل سپردنها باید گفت
نه از برای جدایی


Wednesday, September 12, 2012

Rational thinking and mind

در انسان و حیوان چیزی وجود دارد به اسم هوش (اینتلجنس ) یعنی تعریف ساده هوش تنوع  است در سازش . یعنی انسانی که ۲ جور میتونه پول در بیاره کم هوش تر از انسانی است که میتونه ۵ جور پول در بیاره ، و انسانی که ۷ جور با یه ماجرایی برخورد میکنه باهوش تر از انسانی است که ۳ جور با مسائل برخورد میکنه . هوش یه پدیده یست که با انسان میاد، رشد خودش رو میکنه ، مثله رشد قد ، محیط اطراف تاثیر  کمی  دارد . بنا بر این ۸۵% تا ۹۰% هوش  ارثی است. بنا بر این اگه من با بهره هوشی ۱۰۰ به این دنیا اومدم، ۱۰ سال بعد  هم همون ۱۰۰ هستم. پس مفهوم هوش یه مکانیسمیست که به روابط سطحی و آشکار نگاه میکنه ، توانایی ارتباط نقطه ها رو دارد . هوش اجزاء ۸گانه داره
هوش کلامی داریم
هوش مکانیکال داریم . مآسماتیک
هوش فضایی داریم
هوش اداره کردن احساسات امون رو داریم
هوش موسیقی داریم
هوشی داریم  که میتونیم خودمون رو جای دیگران جا بزنیم و از نقطه نظره اونها به دنیا نگاه کنیم
هوش در حیوانات هم  بستگی به نسبت وزن مغز به بدان داره.

ولی عقل فقط  اختصاص به انسان داره که اساسش بر اساس استدلال و ریزینینگ هست ، این عقل با خودش یک سری آگاهی هایی رو داره که انسان رو نسبت به مسائل آگاه میکنه، دوم روابطه پنهان اشیا رو انسان بهش پی میبره ،۳ قوانین جهان رو کشف میکنه ۴) مفاهیم رو به درستی تعریف میکنه و در مجموع ذهنی خودش داره ۵) ترازو داره که میتونه اندازه گیری کنه .۶) با مفاهیم انتزایه کار داره ( ساخت فرضیه )

در گذشته مردم خیلی عاقل  نبودند
در دنیا امروز چون انسان ها درس میخونند ۲۰% -۴۰ عقل کامل یا نسبی داراند و حدود ۶۰% از مردوم  اصلا عقل ندارند
عقل با اساس اصل اویدنس کار میکنه یعنی اصل ریزنینگ واسناد و  مدارک ، در صورتی که مابقی بر اساس اصل علیت هستند 


بنا بر این قسمت عقل  هستش که به دلیل اینکه براسساس اصل استدلالی حرکت میکنه انسان رو آزاد میکنه من اگه ۱۰ کیلو اضافه دارم باید بر اساس همون قوانین طبیعت ۱۰ کیلو رو کم کنم .
در حالی که من اگه ۶۰ سال یه باوری داشتم، ظرف ۶ ثانیه میتونم باورم رو عوض کنم و باورم رو خاک کنم . بنا بر این تنها قسمت آزاد وجود انسان همون راشیونال سینکینگ اند ما یند هستش (عقل ) . چون این قسمت آزاد رو داره ، بهش اجازه میده که با مفاهیمی مثله  اخلاق بر خورد کنه . برا اینکه مفاهیم اخلاقی باید ها و نباید های هستند که که خوبند و درستند ولی بر اساس اصل علیت ، و  منافع  و درد و لذت  حده اقل در کوتاه مدت و یا بلند مدت نمیتونند محاسبه باشند

میدونیم اوصل اخلاقی ۵ تا هستند
عدالت و انصاف Justice and Fairness
واقیت و حقیقت  Reality and Truth
رهایی و آزادیست Liberty and
محبت و عشق  Kindness and Love
حرمت وحیثیت انسانی ( آنچه که انسان رو بالاترین مقدس جهان میکنه ، بالاتر از هر مقدسی ) Honor, esteem, dignity and decency ,


اینها باید ها هستند ، یعنی تکلیف رو روشن میکنه

پایین تر از این اصول اخلاقی ، ما اوصول ارزشی داریم ( ولیو سیستم ) ارزش ها واقعیات مرجهند  ، یعنی اصلا در درجه اخلاق نیستند ، امور ارزشی چیزیست که ما به یه چیزی  ترجیح میدیم . مثلا ما شجاعت رو به ترس ترجیح میدیم . ما علم رو به جهل ترجیح میدیم . ما لذت رو به درد ترجیح میدیم . متاسفانه ارزش ها میتونند بد باشند، غلط باشند یا زد اخلاق باشند . خیلی از جوامع ارزش ها دارند که زد اخلاقی و زد انسانی . بنا بر این, حوزه اخلاق حوزه آزادی انسان هاست برای آنچه که خوبه و درسته و به عنوان باید ها شناخته میشه .

روزی که شما من انسان رو  خارج از عقل کنید، من مانند بقیه حیوانات ، محدود و مجبور میشم ، مقید میشم، در زندان جامعه میرم، فرهنگ میرم ، تاریخ میرم، ایدولوژی میرم ، بیولوژی میرم . بنا بر این ما به شدت محدود میشیم ، و ناچاریم از هوشمون استفاده کنیم . به همین دلیل ، در تاریخ چون در گذشته خیلی انسان ها عاقل نبودند ، ناچار آزادی نبوده  بنا بر این مردم خیلی راحت مساله نا برابری رو می پذیرفتند . و نه اصلا مفهوم محبت براشون معنا د اشت. رفته رفته وقتی انسان عاقل تر شدند ، آزاد تر هم شدند . البته اشکال عقل اینه که  انسان باید بخواهد تا از اون استفاده  کنه . مثلا انسان هایی هستند که عاقل هستند ، ولی وقتی میرسند به مسائل مذهبی عقل رو میفرستند مرخصی. در حالی که هوش همیشه هست. مگر اینکه قوه ادراک به طریقی از کار بیوفته .  

روزی که یک انسانی عاقل  هست این توانایی داره که از عقلش استفاده کنه ، زمینه یه فراهم میکنه برای اخلاق . تمام مطا لعات  نشون میده که سطح اخلاقی آدم ها ، به هیچ عنوان بالاتر از سطح عقلشون نیست. یعنی اگه رشد عقلی من ۷ سالست، باور های اخلاقی من هم ۷ سالاست. مثلا در ۷ سالگی ، من کار خوب میکنم ، به ۲ دلیل
ترس و تنبیه Fear and Punishment
  هفت تا ده سالگی  مساله نیاز مطرح ، انسان متوجه میشه اگه اصول اخلاقی رو زیره پا بزاره احتیاجش به آورده نمیشه ، در نتیجه من اگه الان به شما چیزی ندم ، شما بعدا  به من چیزی نمیدید .بین ۱۰-۱۲-۱۳ تبدیل میشه به ابرو، خوب و باد بودن . شما اگه به مردم دنیا نگاه کنید، یه  چیزی حولو حوش ۸۰% اینجا می  ایستاند . اگه بپرسی، چرا باید کار خوب کرد، یا ترس ( از خدا در این جهان یا جهان دیگه ) یا تنبیه ( جهنم ) یا الان به مشکل روبرو میشیم، نونمون قطع میشه یا آبرومون میره.
بین ۱۲-۱۴ سالگی ، وجود قانونه ، قانونه عمل میکنیم . ۱۴-۱۸ قانون عادلآنست (Fair Law).
یعنی قانون باید عادلانه و منصفانه باشه ، و اگر نه بر علیهش  می ایستیم . برا همینه که روحیه مبارزه و جنگجو تو جوان هاست.
اون های که یه تحصیلاتی دارند و رشد عقلی دارند متوجه میشند که قانون هست، ولی الزما عادلانه نیست ، و خیلی وقتا ظالمانه است . و بین ۱۸-۲۲ رعایت ا وصول اخلاقی انسان هستش. یعنی من عادل و منصفم، هرچی میخو اهد بشه بشه .
  معنیش این نیس که آدم های عاقل  اخلاقی اند ،انسان های عاقل میتونند اخلاقی باشند . ولی انسان غیر عاقل نمیتونند اخلاقی باشند .
این مطالعات رو با هزاران تست در سراسر جهان انجام دادند و جواب ها تقریبا یکی بوده .  مساله عدالت در خیلی از جوامع مساویست با مجازات ، یعنی این جامعه از جهت رشد اخلاقی چیزی زیر ۱۰ سال هست.
در خیلی از جوامع به ۱۰-۱۲ سالگی میرسه . جامعه ایران رو اینطوری در نظر میگیرند . اکثریت مردم در حد آ برو اصول اخلاقی رو رعایت میکنند. بنا بر این رشد عقلی مساویست با رشد اخلاقی. 
برا همینه که  خیلی از مرد ها عزیز ترین موجودات زندگیشون مادرشون ، یا خواهرشون ولی وقتی به جمع زن ها میرسند اهمیتی در سطح مردها ندارند و این دقیقا نشون دهنده این تضادیست که این انسان این عقل رو با رشد اخلاقی همراه نکرده نه به برابری باور داره نه به آزادی نه به محبت و مهربانی باور داره نه به حرمت و حیثیت نه به عدالت و انصاف . بنا بر این خیلی راحت و آسوده ، شما قضاوتی که انسان در مورد زنان میکنه ، یا زنان در مورد مردان میکنند نشون دهنده این هست که من اصلا به اصول اخلاقی  پایبندام  هستم یا نه ، یا چه نگاهی دارم.این رو در چارچوب  افرادی دیگه که مذهب دیگه ای دارند، عقاید دیگه دارند، فرهنگ دیگه ای دارند ،  سن دیگه یه دارند من چه میکنم . اگر من آزادی انسان رو میپذیرم، واقعیات و حقیقت رو میپذیرم . انصاف و عدالت رو میخوام رعایت  کنم ، بنا بر این باید همه رو نه تنها برابر ، بلکه مثله هم ببینم . 
Dr.Farhang Holakouee