Saturday, September 27, 2014

سه خطایی که بشر همیشه مرتکب می شود

بشر ذاتا موجود غیرمنطقی است چون تصمیم های سریع گرفتن، شرط اصلی بقا بوده است. با وجود آنکه ضرورت های که ما را وا می داشت به سرعت تصمیمات غیرمنطقی بگیریم خیلی کمتر شده اند ولی دیگرنمی توانیم این خطاها را به کنترل کامل در آوریم. با این وجود دانستن آنها شاید از درجه تخریب شان بکاهد.

1- ناتوانی در جلوگیری از ضرر بیشتر  Sunk Cost Fallacy

ضرب المثل معروف خودمان که هشدار می دهد « ضرر را از هر کجا بگیری منفعت است» درکی است تجربی که ما به آن رسیده ایم. درکی که در واقعیت، عمل کردن به آن دشوار است. از دانشجویی که سالها زمان و پول صرف تحصیل در رشته ایی کرده که در بین راه فهمیده است نه تنها علاقه ایی به آن ندارد بلکه از آن متنفر است ولی همچنان ادامه می دهد تا عمل ساده رفتن به رستورانی گران که غذای بدی هم آوردند ولی برای آنکه جلو ضرر را بگیریم تا آخرین لقمه آن را می خوریم و هزاران تصمیم مثلاً منطقی که اتخاذ می کنیم و ادامه آن باعث ضرر است ولی فکر می کنیم خود عملِ تداوم، از ضرر خواهد کاست.

۲ – تکیه به اولین اطلاعات به دست آمده Anchoring

برنده جایزه نوبل، روانشناس امریکایی Daniel Kahneman و Amos Tversky برای نشان دادن این خطای ذاتی بشر دست به یک تحقیق تجربی زدند تا نشان دهند چگونه ذهن خطاکار بشر بر اساس دریافت داده های اولیه، بدون دقت لازم، به طور خودکار، افکارش را سمت و سو می دهد.
آنها با درست کردن یک چرخ « شانسی» که اعدادِ صفر تا صد بر روی آن نوشته شده بود ولی طوری تنظیم شده بود که فقط بر روی دو عدد ۱۰ و ۶۵ می ایستاد توانستند تصویر دقیقی از این خطای مداوم بشری به دست دهند. آنها سپس، از شرکت کنندگان که نمی دانستند چرخ شانسی همیشه فقط بر روی یکی از دو عدد موجود در بین ۱۰۰عدد خواهد ایستاد سئوالاتی را مطرح می کردند.
روانشناسان فوق از شرکت کنندگان در سنجش می خواستند تا بر اساس عددی که به دست آوردند به این سئوال پاسخ دهند که آیا « تعداد کشورهای افریقایی سازمان ملل بیشتر از عددی است که با گردش چرخ شانسی به دست اورده اند یا کمتر؟»
همه شرکت کنندگانی که عددِ گردونه برای شان بر روی ۱۰ ایستاد حدس  ناخودآگاه ( و خطاکارانه) شان این بود که کشورهای افریقایی حدود ۲۵ درصد اعضای سازمان ملل را تشکیل می دهند و همه کسانی که به عدد ۶۵ در چرخِ شانسی دست یافتند تعداد کشورهای افریقایی را ۴۵ درصد تخمین زده اند.
دکتر Daniel Kahneman در کتابش « فکر کردن، سریع و آهسته» در باره این خطای عمومی می گوید: « چرخ شانسی قاعدتاً نمی تواند اطلاعات درستی برای یک تصمیم منطقی ارائه دهد ولی چون بشر ناخودآگاه تحت تاثیر سریعِ اطلاعات اولیه ایی است که به دست آورده  و معمولاً غلط و ناکافی، به اندیشه و تصمیم  اشتباه تن می دهد.»

۳ – برای من اتفاق نخواهد افتاد  Optimism Bias

افراد به طور غریزی فکر می کنند که اتفاق بد نصیب آها نخواهد شد. همه افرادی که به منطقه جنگی اعزام می شوند با آنکه  شانس خطر را بیشتر می دانند ولی فکر می کنند خودشان در معرض ریسک کمتری خواهند بود. درست مثل همه هزاران راننده ایی که هر روز در تمام کشورهای دنیا جان شان را در تصادفات از دست می دهند ولی مطمئن بودند که اتفاقی برای شان نخواهد افتاد.

10 Problems With How We Think

Wednesday, September 24, 2014

اضطراب ها و افسردگی

بسیاری از آدم ها هستند که نجات دهنده هستند , مثل مامور آتش نشانی , این انسان ها ته وجود خود یک وحشآتی از زندگی دارند , بنا بر این اگه کسی بدبخت به کمکش میرید , به خاطره اینکه اگه یه روز شما مشکل پیدا کردید دیگران به کمک شما بیان

گاهی وقت وقتی شما در سن کودکی مادری برای خواهر یا برادر کوچکتر خود میکنید دیگر به دنبال ازدواج و مادری نبودید , چون این نگهداری به شما اضطراب وارد کرده و الان شما وارد مرحله کنترل این اضطراب شدید , کنترل این اضطراب سبب شده سیستم شما جمع  بشه و شما رو به دیپرشون ببره  . خیلی وقتها تولد و فاصله تولد میتواند موضوع   اصلی شما باشد.
ریشه مادری در کودکی , زمینه افسردگی رو در بزرگ سالی  میتواند فراهم کند و تقریبا همه اضطراب ها  در یا زود به افسردگی میکشه

آدم ها به آرزو هاش نمیرسه , به هدف هاش میرسه