Being a good listener

دوست داشتن آدم ها را می توان
از توجه آنها فهمید
وگرنه حرف را که همه می توانند بزنند..

- پائولو کوئلیو

Things that are required from your partner

1) Trust
2)Calm - Relaxation
3)Freedom
4)Independence
5)Security

 

Important points in life

در زندگی وظیفه شما مواظبت و مراقبت کردن از زمینه های حساس و ظریف و لطیف دوستانتون هست .
شما هیچوقت قصد تصحیح  کردن دوستان نزدیک خودتون رو نباید داشته باشد. ما قرار نیست تو دنیا بیایم به مردم بگیم عیب و   ا یرادشون چیه . اگه فکر میکنم یه چیزی اشتباه , حتما یه راهی هست که یه جوری خودش غیر مستقیم بهش بگیم .

خشم و عصبانیت عشق  رو به بیتفاوتی میکشونه, چون عشق هیچوقت به تنفر تبدیل نمیشه ولی رابطه رو به تنفر میکشونه . خشم و عصبانیت ریشه آدم رو میسوزونه, درست مثل  حسادت.

مقدار زیادی از رنج مردم دنیا برا اینه که کسی تو دنیا قدرشون رو نمیدونه

Dr. F.H .

من میخواهم زندگی کنم , میخو اهم خوب زندگی کنم . برای این زندگی کردن میخواهم همکاری کنم . میخواهم عشق بورزم , عشق بپذیرم , نمی خواهم بجنگم

سیمین بهبهانی:

قلم چرخید و فرمان را گرفتند

ورق برگشت و ایران را گرفتند

به تیتر «شاه رفت ِ» اطلاعات

توجه کرده کیهان را گرفتند

چپ و مذهب گره خوردند و شیخان

شبانه جای شاهان را گرفتند

همه ازحجره‌ها بیرون خزیدند

به سرعت سقف و ایوان را گرفتند

گرفتند و گرفتن کارشان شد

هرآنچه خواستند آن را گرفتند

به هرانگیزه و با هر بهانه

مسلمان، نامسلمان را گرفتند

به جرم بدحجابی، بد لباسی

زنان را نیز، مردان را گرفتند

سراغ سفره ها، نفتی نیامد

ولیکن در عوض نان راگرفتند

یکی نان خواست بردندش به زندان

از آن بیچاره دندان را گرفتند

یکی آفتابه دزدی گشت افشاء

به دست آفتابه داشت آن را گرفتند

یکی خان بود از حیث چپاول

دوتا مستخدم خان را گرفتند

فلان ملا مخالف داشت بسیار

مخالف‌های ایشان را گرفتند

بده مژده به دزدان خزانه

که شاکی‌های آنان را گرفتند

چو شد درآستان قدس دزدی

گداهای خراسان را گرفتند

به جرم اختلاس شرکت نفت

برادرهای دربان را گرفتند

نمیخواهند چون خر را بگیرند

محبت کرده پالان را گرفتند

غذا را آشپز چون شور میکرد

سر سفره نمکدان را گرفتند

Consider those before things get serious

1) Love
2) Relation and Communication
3) Agreement
4)Common Goals

تضاد عقل و احساس

در آدم سالم , احساس و هیجان , عقل , و منطق  همه در یه جهت هستند.
اینا با هم در تضاد نیستند . روزی که من و شما , احساساتمون , عواطفمون با عقلمون و واقعیت و علم و منطق در تضاد باشه , یا احساساتمون اشکال داره یا عقل و منطق یا هر دو . بنا بر این ون گفتگو های های قدیمی که عقل اینو میگه و دلم اینو میگه , حرف های کاملا بی ربطی . قلب آدم هارو  عوض کردند , هیچ چیز عوض نشد , مغزشون رو یه خورده دست کاری کردند همه چیز عوض  شد.