Friday, June 8, 2012

ایده ال ذهنی, قدرت تحلیلی و رفتار ها

مقدار زیادی از تراوشات کلامی ما ارتباط مستقیم با ایده ال های ذهنی و  قدرت تحلیلی و تجربیات ما داره . من متونم ساعت ها در مورد ایده ال  های ذهنی  و چهار چوب های استاندارد  فکری خودم  صحبت کنم ، در صورتی که به هیچ کدوم اونها  عمل نکنم و پایبند هم نباشم.  این مساله بسیار پیچیده و فریبنده ای  میتونه به نظر برسه چون این امکان رو به شنونده یا   خوانده میده که   بر اسا س  قدرت آنالیز و تحلیل  قضاوت کنه در حالی که قضاوت های درست  اشخاص بر اساس رفتار های ما در دراز مدت صورت میگیره و نه بر اساس ایده ال ذهنی  و قدرت تحلیل و آنالیز ما. انسان به دلیل قدرت بالای منطق سازی که داره  میتونه چارچوب های منطقی نما رو در مواجه با شرایط جدید تعریف کنه و ، مطابق با چارچوب های  تعریف شده  ایده ال و استاندارد های جدید ای  تعریف کنه. قدرت تحلیلی و تجربیات گذشته میتونه تاثیر بسیار موثری برای جلوه دادن به این چهار چوب و ایده ال  هاش بده در حالی که از نگاه کلی تحلیل ها بر پایه یک سری تفکرات  منطقی نما  بنا شده و هیچ  پایه رفتاری نداره  و این مساله قضاوت کردن در مورد  اشخاص مختلف رو خیلی  پیچیده میکنه . 

لبخند های همیشگی

رمز لبخند های همیشگیش این بود که یاد گرفته بود ، هر وقت شکست میخوره  ، به جای اینکه با کله بخوره زمین ،  زانو های پینه بستش  تکیه گاه اش میشد