حالا یه وب سایتی اومد نوشت که لیلا اوتادی داره تو یه فیلم در نقش ندا آقا سلطان بازی میکنه. به جیک ثانیه وب سایتش رو ۵ بار هک کردن. اصلا کسی نپرسید که این خبر از کجاست یا خودش بیاد یه مصاحبه ای کنه. آخه ملتی که بدونه اینکه منبع خبر رو بخوان بفهمن میرم دخلشو در میارن ، اخه چجوری میتونن سر منشاء یه تفکر جدید باشن. این همون تفکر ، فقط رنگ کره خره فرق میکنه .
Friday, November 12, 2010
Thursday, November 11, 2010
Wednesday, November 10, 2010
سندروم انشا
یعنی گاو بهتر از من انشا مینویسه . به امید اون roozi که از گاویت در بیایم . و اگر نه باید بی زحمت بریم اونجای گاوه
Monday, November 8, 2010
این یادتان نرود شما باید به یک چیز ایمان داشته باشید، به شجاعتتان، به سرنوشتتان، زندگی تان یا هر چیز دیگري
بعضی وقت ها زندگی مثل سنگ توي سر شما می کوبد ولی شما ایمانتان را از دست ندهید. من مطمئن هستم تنها چیزي که باعث شد من در زندگی ام همیشه در حرکت باشم این بود که من کاري را انجام می دادم که واقعاً دوستش داشتم
(استیو جابز).
Sunday, November 7, 2010
جايزه نوبل پزشکي
دکتر دراوزيو وارلا برزيلي، برنده جايزه نوبل پزشکي، مي گويد: “در دنياي کنوني سرمايه گذاري براي داروهاي مخصوص قدرت جنسي مرد و سيليکون براي (سينه) زن پنج برابرسرمايه گذاري براي درمان آلزايمر است. تا چند سال ديگر با پير زناني با سينه هاي بزرگ و پير مرداني با آلت مردانه سفت روبرو خواهيم شد که هيچکدام از آنها بياد ندارند که از آنها چه استفاده اي مي توانند بکنند!!!”
به یزدان که گر ما خرد داشتیم
معمولا وقتی ایرانی ها میخوان یه جوری وحشی گری اعراب رو نشون بدن میران سراغ شعر زیبای فردوسی :
در این خاک زرخیز ایران زمین
نبودند جز مردمی پاک دین
ھمه دینشان مردی و داد بود
وز آن کشور آزاد و آباد بود
چو مھر و وفا بود خود کیششان
گنه بود آزار کس پیششان
ھمه بنده ناب یزدان پاک
ھمه دل پر از مھر این آب و خاک
پدر در پدر آریایی نژاد
ز پشت فریدون نیکو نھاد
بزرگی به مردی و فرھنگ بود
گدایی در این بوم و بر ننگ بود
کجا رفت آن دانش و ھوش ما
چه شد مھر میھن فراموش ما
که انداخت آتش در این بوستان
کز آن سوخت جان و دل دوستان
چه کردیم کین گونه گشتیم خوار؟
خرد را فکندیم این سان زکار
نبود این چنین کشور و دین ما
کجا رفت آیین دیرین ما؟
به یزدان که این کشور آباد بود
ھمه جای مردان آزاد بود
در این کشور آزادگی ارز داشت
کشاورز خود خانه و مرز داشت
گرانمایه بود آنکه بودی دبیر
گرامی بد آنکس که بودی دلیر
نه دشمن دراین بوم و بر لانه داشت
نه بیگانه جایی در این خانه داشت
از آنروز دشمن بما چیره گشت
که ما را روان و خرد تیره گشت
از آنروز این خانه ویرانه شد
که نان آورش مرد بیگانه شد
چو ناکس به ده کدخدایی کند
کشاورز باید گدایی کند
به یزدان که گر ما خرد داشتیم
کجا این سر انجام بد داشتیم
بسوزد در آتش گرت جان و تن
به از زندگی کردن و زیستن
اگر مایه زندگی بندگی است
دو صد بار مردن به از زندگی است
بیا تا بکوشیم و جنگ آوریم
برون سر از این بار ننگ آوریم
نبودند جز مردمی پاک دین
ھمه دینشان مردی و داد بود
وز آن کشور آزاد و آباد بود
چو مھر و وفا بود خود کیششان
گنه بود آزار کس پیششان
ھمه بنده ناب یزدان پاک
ھمه دل پر از مھر این آب و خاک
پدر در پدر آریایی نژاد
ز پشت فریدون نیکو نھاد
بزرگی به مردی و فرھنگ بود
گدایی در این بوم و بر ننگ بود
کجا رفت آن دانش و ھوش ما
چه شد مھر میھن فراموش ما
که انداخت آتش در این بوستان
کز آن سوخت جان و دل دوستان
چه کردیم کین گونه گشتیم خوار؟
خرد را فکندیم این سان زکار
نبود این چنین کشور و دین ما
کجا رفت آیین دیرین ما؟
به یزدان که این کشور آباد بود
ھمه جای مردان آزاد بود
در این کشور آزادگی ارز داشت
کشاورز خود خانه و مرز داشت
گرانمایه بود آنکه بودی دبیر
گرامی بد آنکس که بودی دلیر
نه دشمن دراین بوم و بر لانه داشت
نه بیگانه جایی در این خانه داشت
از آنروز دشمن بما چیره گشت
که ما را روان و خرد تیره گشت
از آنروز این خانه ویرانه شد
که نان آورش مرد بیگانه شد
چو ناکس به ده کدخدایی کند
کشاورز باید گدایی کند
به یزدان که گر ما خرد داشتیم
کجا این سر انجام بد داشتیم
بسوزد در آتش گرت جان و تن
به از زندگی کردن و زیستن
اگر مایه زندگی بندگی است
دو صد بار مردن به از زندگی است
بیا تا بکوشیم و جنگ آوریم
برون سر از این بار ننگ آوریم
ولی هیچکس نمیگه که بیخردی اون دوران که این همه فردوسی ازش یاد میکنه چی بود. مسؤل این بیخردی کی بود. حکومت اون زمان بود، مردم بودن . اگه کسی میدونه بگه بالاخره ما بفهمیم
Subscribe to:
Posts (Atom)