همیشه این جمله که انسان واقیت رو تغیر میده برای اینکه به خودش احساس سکوریتی و امنیت بده رو بخودم تکرار میکنم . این سری برخورد کردم به منطق ایمپلیکاشون لارسون و گردل توفازی . دیدم تو علم هم وقتی پدیده یه قابل تفسیر نباشه ما قوانین رو تغیر میدیم تا بتونیم یه تفسیر منطقی از توش استخراج کنیم . به نظر میرسه منشا اوتوپیسم در ادیان و ایدولوجی ها همین هسه ترس بشر باشه. به این مانی که بشر به این معنی که نمیتونه با مفاهیم غیر باینری راحت کار کنه و خروجی این مدل ها شفاف و کرایسپ نیستند که بشه به راحتی بینا ری باهاش برخورد کرد. یعنی ما برامون خیلی راحتره که همیشه یه مجموعه یه رو به صورت مکمل مجموعه دیگه تعریف کنیم،
p1+p2=1 so p1= 1-p2 , then if P1 = true then P2 is wrong.
تئوری دمستر-شیفر که در مورد پلازیبیلیتی شواهد صحبت میکنه مجموع ها رو مکمل همدیگه نمیدونه
Plausibility = 1- PL(Not P )
ولی بشر چون نمیتونه با این مفاهیم برخورد کنه میاید و به صورت ٠ و ١ برخورد میکنه، . باره همین اگه یه چیز حلال ، دیگه نمیتونهه حرام باشه. اگه در یه مجموعه یه ایده ای خوبه ، حتمن تو مجموعه دیگه اون ایده خوبی نیس . . به همین دلیل اتوپیست وایده ال گرآی رشد میکنه و از درون اتوپیست رادیکالیسم رشد میکنه.
اگه حالا یکی بیاد و یه هس امنیت نسبت به افراد بده ، اون افراد بدونه در نظر گیری قدرت شواهد ، چون هس امنیت بهشون داده شده کاملا
اون
مساله رو میپذیرند.
در حقیقت اوتوپیسم ، همزاد رادیکالیسم فقط در یه یک فضای جدید. . به همون میزان که که شخص اول با یک مساله به گونه اتوپیست برخورد مکنه ، از نقطه نظر فرد دیگه با همون مشخصات به همون میزان به صورت رادیکالیسم برخورد میکنه. بنا بر این افراد به میزان توانائی در تعامل کردن با متغیر های غیر ٠ و ١ قابلیت های خودشون رو بروز میداند .
.
No comments:
Post a Comment