زنگ میزنه حال و احوالم و بپرسه، میگم، شکر خوبم، کارام زیاده، ۹ صبح میزنم بیرون ۹ شب بر میگردم خونه، بعضی شبها تو آزمایشگاه میخابم . دیگه هرچی هرجا گیرمون بیاد میخوریم . بر میگرده میگه چرا شیر نمی خرید ، ماست مایه نمیزنید.
، نمیدونم عمه کی رو باید صدا کنم این دفعه .
No comments:
Post a Comment